مبانی نظری و پیشینه نشانگان روانشناختی با فرمت word ودارای
40 صفحه ودارای پرسشنامه استاندارد نیازهای پایه ای روان شناختی (گاواردیا، دسی و ریان،2000؛ به نقل از سدیدی، 1392).
1-5- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-5-1- تعاریف نظری
نشانگان روانشناختی: سلامت روان عبارت است ازرفتارموزون وهماهنگ با جامعه،شناخت وپذيرش واقعیت های اجتماعي وقدرت سازگاري با آنها و شكوفايي استعدادهاي ذاتي ارتقاي سلامت رواني در جامعه موجب بهبود كيفيت زندگي مي شود (صادقیان و حیدریان پور، 1388).
1-5-2- تعاریف عملیاتی
نشانگان روانشناختی: منظور نمره ای است که فرد در پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ ( 1972) کسب می کند.
سلامت رواني
صاحبنظران براي سلامت رواني تعاريف مختلف ارائه دادهاند. در عين حال در همه تعاريف توجه به نكات اصلي و مهم جزو اشتراكات ميباشد. ذيلاً به تعدادي از اين تعاريف اشاره ميشود. سازمان بهداشت جهاني در تعريف اين واژه گفته است: «سلامت رواني عبارت است از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي، اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي بطور منطقي، عادلانه و مناسب»(ميركمالي، 1377). در اين تعريف بهداشت رواني، سازگاري با ديگران و محيط زندگي است.
بنظر ميننجر سلامت رواني عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداكثر امكان، بطوري كه باعث شادي و برداشت مفيد و مؤثر بطور كامل شود(ميلاني فر، 1378). از نظر كاپلان و بارون بهداشت رواني حالت خاصي از روان است كه سبب بهبود، رشد و كمال شخصيت انسان ميگردد و به فرد كمك ميكند كه با خود و ديگران سازگاري داشته باشد(ميركمالي، 1370). مازلو بهداشت رواني را حاصل تامين نيازها و شكوفا شدن استعداد ذاتي انسانها ميداند(ميركمالي، 1370). از تعاريف فوق چنين استنباط ميشود كه بهداشت رواني علم، روش و مهارتي است كه براي بهزيستي و رفاه اجتماعي كه تمام زواياي زندگي از محيط خانه گرفته تا مدرسه، دانشگاه، محل كار و نظاير آن را در بر مي گيرد و در مورد بهداشت رواني آنچه بيش از همه مورد نظر است احترام به شخصيت و حيثيت انساني است. روي اين اصل بهداشت رواني را دانش يا هنري ميدانند كه به افراد كمك ميكند كه با ايجاد روشهاي صحيح رواني و عاطفي بتوانند با محيط خود سازگاري حاصل نموده و براي حل مشكلات از راههاي مطلوب اقدام نمايد(ميلاني فر، 1378).
2-10- هدف بهداشت رواني
وظيفه و هدف اصلي بهداشت رواني تامين سلامت فكر و روان افراد جامعه است. براي رسيدن به اين هدف نياز به نيروي انساني فعال، برنامهريزي، ايجاد مراكز و بالاخره آموزش بهداشت همگاهي است. كاپلان و بارون هدف بهداشت رواني را بهبود، رشد و كمال شخصيت انسان ميدانند(ميركمالي، 1377). و از نظر ميننجر هدف بهداشت رواني سازش فرد با جهان اطرافش ميباشد. بطور خلاصه بهداشت رواني داراي چهار هدف اصلي است(ميلاني فر، 1378):
1- خدماتي:جهت تامين سلامت فكر و روان افراد جامعه، پيشگيري از ابتلا به مشكلات رواني و رفتاري، درمان سريع و پيگيري، كمکهای مشورتي به افرادي كه دچار مشكلات رواني، اجتماعي و خانوادگي شدهاند.
2- آموزش:آموزش بهداشت رواني همگاني و آشنا ساختن مردم جهت همكاري و استفاده از خدمات موجود درصورت مواجهه با استرسها و مشكلات رفتاري و رواني، تنظيم برنامههاي آموزشي براي ايجاد نيروي متخصص.
3- پژوهش:تحقيق درباره علل و راههاي پيشگيري از مشكلات رواني و رفتاري، اعتيادها و انحرافات مانند پژوهش در مدارس، دانشگاهها، درمانگاههاي عمومي، مراكز بهداشتي و نظاير آن.
4- طرح و برنامه ريزي درباره ايجاد و گسترش مراكز جامع روانپزشكي، مراكز آموزشی جهت بالا بردن كيفيت بهداشت رواني، سطح آگاهي مردم، بوسيله رسانه ملي گروهي و ايجاد هماهنگي برنامههاي خدماتي، آموزشي و پژوهشي.
دركل هدف از بهداشت رواني شناخت وسيع و پيشگيري از بروز اختلالات خلقي، عاطفي و رفتاري است. مقابله با بيماریهای رواني براي ايجاد جامعه سالم از وظايف اصلي دولتها و افراد جامعه است و هر اجتماعي كه خواستار بهزيستي و شادكامي افراد خود ميباشد، بايد مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد(ميلاني فر، 1378).
2-11- مفهوم سلامت
سلامت کيفيتي از زندگي است که تعريف آن مشکل و اندازه گيري واقعي آن تقريبا غير ممکن است. متخصصان تعاريف متعددي از اين مفهوم ارايه دادهاند، اما تقريبا همه تعاريف موضوع مشترکي دارند و آن مسووليت در قبال خود و انتخاب سبک زندگي سالم است.
دان سلامت را به محيط فردي محدود کرده است و عقيده دارد که تجربه سلامت در هر فرد منحصر به خود آن فرد است. او همچنين معتقد است که افراد اطلاعات حاصله از منبع درون و بيرون خود را به طريق متفاوتي پردازش و تفسير مي کنند. وجود چنين تفاوتي ميتواند ناشي از تفاوتهاي فردي باشد که عليرغم فراهم کردن اطلاعات غني درباره سلامت، نميتوان به طور مشخصي آن را توصيف کرد. بنابراين تهيه الگويي که نشان دهنده چگونگي تأثير ادراک بر سلامت باشد بسيار مهم و کار مثبتي است (بزنر ، اشتاينهاردت ، 1997؛ به نقل از باباپورخيرالدين، 1381).
فهرست مطالب
تعاریف نظری و عملیاتی
سلامت روانی
هدف بهداشت روانی
مفهوم سلامت
الگوهای سلامت
ابعاد سلامت
نظریه های سلامت روانی
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
مطالعات انجام شده در خارج از کشور
منابع
40 صفحه ودارای پرسشنامه استاندارد نیازهای پایه ای روان شناختی (گاواردیا، دسی و ریان،2000؛ به نقل از سدیدی، 1392).
1-5- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-5-1- تعاریف نظری
نشانگان روانشناختی: سلامت روان عبارت است ازرفتارموزون وهماهنگ با جامعه،شناخت وپذيرش واقعیت های اجتماعي وقدرت سازگاري با آنها و شكوفايي استعدادهاي ذاتي ارتقاي سلامت رواني در جامعه موجب بهبود كيفيت زندگي مي شود (صادقیان و حیدریان پور، 1388).
1-5-2- تعاریف عملیاتی
نشانگان روانشناختی: منظور نمره ای است که فرد در پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ ( 1972) کسب می کند.
سلامت رواني
صاحبنظران براي سلامت رواني تعاريف مختلف ارائه دادهاند. در عين حال در همه تعاريف توجه به نكات اصلي و مهم جزو اشتراكات ميباشد. ذيلاً به تعدادي از اين تعاريف اشاره ميشود. سازمان بهداشت جهاني در تعريف اين واژه گفته است: «سلامت رواني عبارت است از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي، اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي بطور منطقي، عادلانه و مناسب»(ميركمالي، 1377). در اين تعريف بهداشت رواني، سازگاري با ديگران و محيط زندگي است.
بنظر ميننجر سلامت رواني عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداكثر امكان، بطوري كه باعث شادي و برداشت مفيد و مؤثر بطور كامل شود(ميلاني فر، 1378). از نظر كاپلان و بارون بهداشت رواني حالت خاصي از روان است كه سبب بهبود، رشد و كمال شخصيت انسان ميگردد و به فرد كمك ميكند كه با خود و ديگران سازگاري داشته باشد(ميركمالي، 1370). مازلو بهداشت رواني را حاصل تامين نيازها و شكوفا شدن استعداد ذاتي انسانها ميداند(ميركمالي، 1370). از تعاريف فوق چنين استنباط ميشود كه بهداشت رواني علم، روش و مهارتي است كه براي بهزيستي و رفاه اجتماعي كه تمام زواياي زندگي از محيط خانه گرفته تا مدرسه، دانشگاه، محل كار و نظاير آن را در بر مي گيرد و در مورد بهداشت رواني آنچه بيش از همه مورد نظر است احترام به شخصيت و حيثيت انساني است. روي اين اصل بهداشت رواني را دانش يا هنري ميدانند كه به افراد كمك ميكند كه با ايجاد روشهاي صحيح رواني و عاطفي بتوانند با محيط خود سازگاري حاصل نموده و براي حل مشكلات از راههاي مطلوب اقدام نمايد(ميلاني فر، 1378).
2-10- هدف بهداشت رواني
وظيفه و هدف اصلي بهداشت رواني تامين سلامت فكر و روان افراد جامعه است. براي رسيدن به اين هدف نياز به نيروي انساني فعال، برنامهريزي، ايجاد مراكز و بالاخره آموزش بهداشت همگاهي است. كاپلان و بارون هدف بهداشت رواني را بهبود، رشد و كمال شخصيت انسان ميدانند(ميركمالي، 1377). و از نظر ميننجر هدف بهداشت رواني سازش فرد با جهان اطرافش ميباشد. بطور خلاصه بهداشت رواني داراي چهار هدف اصلي است(ميلاني فر، 1378):
1- خدماتي:جهت تامين سلامت فكر و روان افراد جامعه، پيشگيري از ابتلا به مشكلات رواني و رفتاري، درمان سريع و پيگيري، كمکهای مشورتي به افرادي كه دچار مشكلات رواني، اجتماعي و خانوادگي شدهاند.
2- آموزش:آموزش بهداشت رواني همگاني و آشنا ساختن مردم جهت همكاري و استفاده از خدمات موجود درصورت مواجهه با استرسها و مشكلات رفتاري و رواني، تنظيم برنامههاي آموزشي براي ايجاد نيروي متخصص.
3- پژوهش:تحقيق درباره علل و راههاي پيشگيري از مشكلات رواني و رفتاري، اعتيادها و انحرافات مانند پژوهش در مدارس، دانشگاهها، درمانگاههاي عمومي، مراكز بهداشتي و نظاير آن.
4- طرح و برنامه ريزي درباره ايجاد و گسترش مراكز جامع روانپزشكي، مراكز آموزشی جهت بالا بردن كيفيت بهداشت رواني، سطح آگاهي مردم، بوسيله رسانه ملي گروهي و ايجاد هماهنگي برنامههاي خدماتي، آموزشي و پژوهشي.
دركل هدف از بهداشت رواني شناخت وسيع و پيشگيري از بروز اختلالات خلقي، عاطفي و رفتاري است. مقابله با بيماریهای رواني براي ايجاد جامعه سالم از وظايف اصلي دولتها و افراد جامعه است و هر اجتماعي كه خواستار بهزيستي و شادكامي افراد خود ميباشد، بايد مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد(ميلاني فر، 1378).
2-11- مفهوم سلامت
سلامت کيفيتي از زندگي است که تعريف آن مشکل و اندازه گيري واقعي آن تقريبا غير ممکن است. متخصصان تعاريف متعددي از اين مفهوم ارايه دادهاند، اما تقريبا همه تعاريف موضوع مشترکي دارند و آن مسووليت در قبال خود و انتخاب سبک زندگي سالم است.
دان سلامت را به محيط فردي محدود کرده است و عقيده دارد که تجربه سلامت در هر فرد منحصر به خود آن فرد است. او همچنين معتقد است که افراد اطلاعات حاصله از منبع درون و بيرون خود را به طريق متفاوتي پردازش و تفسير مي کنند. وجود چنين تفاوتي ميتواند ناشي از تفاوتهاي فردي باشد که عليرغم فراهم کردن اطلاعات غني درباره سلامت، نميتوان به طور مشخصي آن را توصيف کرد. بنابراين تهيه الگويي که نشان دهنده چگونگي تأثير ادراک بر سلامت باشد بسيار مهم و کار مثبتي است (بزنر ، اشتاينهاردت ، 1997؛ به نقل از باباپورخيرالدين، 1381).
فهرست مطالب
تعاریف نظری و عملیاتی
سلامت روانی
هدف بهداشت روانی
مفهوم سلامت
الگوهای سلامت
ابعاد سلامت
نظریه های سلامت روانی
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
مطالعات انجام شده در خارج از کشور
منابع